خاطرات دخترم جانان

تولد مامان بهار

1393/1/11 1:58
نویسنده : بهار
124 بازدید
اشتراک گذاری

امروز دهمین روز عیده و تولد مامانیه جانان خانوم. 33 ساله شدم معنیش اینه که من طعم مادر شدن رو در 33 سالگی می چشم .فکر می کنم اگرچه 5 ساله که می خواستیم و نمیشد اما سنه خوبیه چون دقیقا قدر این هدیه الهی رو می دونم و می دونم چه امانت و مسئولیت سنگینی به دوش من و مجید خواهد بود. حانان جونم بابا مجید برام یه دستبند زیبا خریده و مامان مینا هم همینطور تازه مادر جون میگفت برا جانانم بهترشو میخرم خیلی نگرانم که مامان مجید از علاقه شدید به تو لوست کنه و من نتونم از تو یک دختر شایسته بسازم آخه مامان مینا 4 تا پسر داشته و یه نوه پسری و بیصبرانه منتظر توئه خصوصا که تو رو از امام رضا خواسته خیلی براش عزیزی راستی از راستین برات بگم که کیک امسال تولدمو انتخاب کرده یه کیک انگری بردی خوشگل هر چی بهش گفتن این نمیشه گفته خواهش میکنم اینو بخرین امروز بهش خیلی خوش گذشت از زمین و زمان عکس گرفت با موبایل مامان سمیه :) از سمیه هم ممنونم که با اینکه خواهراش از تهران اومده بودن پیشش برا تولدم اومد. آنا و پدربزرگ و دایی بابک و خاله بنی هم بودن فقط و فقط جای تو خالی بود نفسم. وقتی شمعهارو فوت میکردم آرزو کردم صحیح و سالم به دنیا بیای عزیز دل من
و باید بگم که ناهید جون هم خیلی زحمت کشید همه ی غذاهارو درست کرد و الحق که چه دستپختی هم داره و بهم یه گلدون طلایی خوشگلم کادو داد که البته راستین خان لبه گلدونو شکوند و من موندم چطور فردا عدر خواهی کنم بابت شکستن هدیه اش :( امسال تولد رنگ و بوی خاص تری داشت به دو دلیل اصلیترینش این که تو هم بودی اگرچه نامحسوس و دومی اینکه به طرز عجیبی حول حوش ساعت7:30 برف قشنگی شروع به باریدن کرد.حظور تو و برف رو در تولد 33 سالگیم به فال نیک میگیرم ان شالله تولد 33 سالگی دختر گلمو با هم جشن بگیریم بوس برا فرشته ی ناز و ملوسم

پسندها (2)

نظرات (0)